سوره بقره آیه 218

یسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّىَ یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَـئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (217) إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أُوْلَـئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (218)

از تو در باره ماهى که کارزار در آن حرام است مى‏پرسند بگو کارزار در آن گناهى بزرگ و باز داشتن از راه خدا و کفر ورزیدن به او و باز داشتن از

مسجدالحرام [=حج] و بیرون راندن اهل آن از آنجا نزد خدا [گناهى] بزرگتر و فتنه [=شرک] از کشتار بزرگتر است و آنان پیوسته با شما مى‏جنگند تا اگر

بتوانند شما را از دینتان برگردانند و کسانى از شما که از دین خود برگردند و در حال کفر بمیرند آنان کردارهایشان در دنیا و آخرت تباه مى‏شود و ایشان

اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود 217

آنان که ایمان آورده و کسانى که هجرت کرده و راه خدا جهاد نموده‏اند آنان به رحمت‏خدا امیدوارند خداوند آمرزنده مهربان است 218

گفته اند: این آیه در مورد سریه عبد الله بن جحش نازل شده است . <379>

جریان چنین بود که : پیش از جنگ بدر پیامبر اسلام ((عبد الله بن جحش )) را طلبید و نامهاى به او داد و هشت نفر از مهاجرین را همراه وى نمود، به او فرمان داد پس از آنکه دو روز راه پیمود، نامه را بگشاید، و طبق آن عمل کند، او پس از دو روز طى طریق نامه را گشود و چنین یافت : ((پس از آنکه نامه را باز کردى تا ((نخله )) (زمینى که بین مکه و طایف است ) پیش برو و در آنجا وضع قریش را زیر نظر بگیر و جریان را به ما گزارش بده )).

((عبد الله )) جریان را براى همراهانش نقل نمود و اضافه کرد: پیامبر مرا از مجبور ساختن شما در این راه منع کرده است    ،  بنابراین هر کس آماده شهادت است با من بیاید، و دیگران باز گردند همه با او حرکت کردند، هنگامى که به ((نخله )) رسیدند به قافلهاى از قریش برخورد کردند که عمرو بن حضرمى در آن بود، چون روز آخر رجب (یکى از ماههاى حرام ) بود در مورد حمله به آنها به مشورت پرداختند.

بعضى گفتند: اگر امروز هم از آنها دست برداریم وارد محیط حرم خواهند شد و دیگر نمى توان متعرض آنها شد، سرانجام شجاعانه به آنها حمله کردند ((عمروبن حضرمى )) را کشتند و قافله را با دو نفر نزد پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آوردند، پیغمبر به آنان فرمود: من به شما دستور نداده بودم که در ماههاى حرام نبرد کنید، و دخالتى در غنائم و اسیران نکرد، مجاهدان ناراحت شدند و مسلمانان به سرزنش آنها پرداختند، مشرکان نیز زبان به طعن گشودند که محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) جنگ و خونریزى و اسارت را در ماههاى حرام ، حلال شمرده در این هنگام آیه اول نازل شد پس از آنکه این آیه نازل شد ((عبد الله بن جحش )) و همراهانش اظهار کردند که در این راه براى درک ثواب جهاد کوشش کرده اند و از پیامبر پرسیدند که آیا اجر مجاهدان را دارند یا نه ؟ آیه دوم (ان الذین آمنوا و الذین هاجروا...) نازل گردید.

 

 

 





نظر بدهید